کد مطلب:28236 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:120

انگیزه های امام برای پذیرش حکومت












1289. امام علی علیه السلام: آگاه باشید! سوگند به آن كه دانه را شكافت وانسان را بیافرید، اگر حضور حاضران نبود و حجّت با وجود یاورْ تمام نمی شد، و [ اگر نبود ]پیمانی كه خداوند از عالمان گرفته كه بر شكمبارگی ستمگران و گرسنگی مظلومان، بی قرار باشند، هر آینه، افسار حكومت را بر پشتش رها می كردم و آخرش را با كاسه اوّلش سیراب می ساختم و می دیدید كه دنیای شما نزد من، از آبِ بینی بُز ماده ای بی ارزش تر است.[1].

1290. امام علی علیه السلام - از سخنان او كه اسباب پذیرش حكومت را بیان می دارد -: ای جان های گوناگون و دل های پراكنده كه بدن هاشان حضور دارد و خِرَدهایشان از آنها غایب است! شما را به حق می خوانم، ولی از آن می گریزید، چنان كه بزغالگان از بانگ شیرِ غرّان می گریزند. دور است كه با شما پایه های عدل را به پا دارم یا كژی های حقیقت را راست كنم!

بار خدایا! تو می دانی كه آنچه از ما سر زد، رقابت در سلطنت (و حكومت و آرزوی زیادیِ مال دنیا نبود؛ بلكه [ بدان جهت بود] تا نشانه های دینت را بازگردانیم و اصلاح را در شهرهایتْ آشكار سازیم تا در سایه آن، بندگان ستمدیده ات امنیت پیدا كنند و حدودِ معطّل مانده، اقامه گردد.[2].

1291. امام علی علیه السلام - از حكمت های منسوب به ایشان -: بار خدایا! تو می دانی كه من در پیِ زمامداری و حكومت و برتری جویی و ریاست نبودم؛ بلكه تنها در پیِ اقامه حدود و اجرا كردن شریعت، نهادن امور بر جای خود، رساندن حقوق صاحبان حق، حركت بر روش پیامبرت و هدایت گمراهان به نور هدایت بودم.[3].

1292. امام علی علیه السلام: بیعت شما با من، ناگهانی و بی اندیشه نبود و انگیزه من و شما هم یكی نیست. به درستی كه من شما را برای خدا می خواهم و شما مرا برای خودْ می خواهید. ای مردم! مرا در امور خود یاری رسانید. سوگند به خداوند كه حقّ ستمدیده را از ستمگر خواهم ستاند و لگام ستمگر را گرفته، او را بر آبشخور حقیقتْ وارد خواهم كرد، گرچه از آن كراهت داشته باشد.[4].

1293. امام علی علیه السلام: مردم بر عثمان شوریدند و - در حالی كه من كناره گیر بودم - او را به قتل رساندند. سپس با [ وجود] كراهت من، مرا به حكومت رساندند. اگر ترسِ بر دین نبود، آنان را اجابت نمی كردم.[5].

1294. امام علی علیه السلام - در نامه ایشان به كوفیان -: خداوند آگاه است كه چاره ای جز پذیرش حكومت نداشتم و اگر شایسته تر از خود را می یافتم، در این امر، پیش قدم نمی شدم.[6].

1295. امام علی علیه السلام: سوگند به خداوند كه بر خلافتْ اقدام نكردم، مگر از ترس آن كه بُزی نَر[7]. از بنی امیّه بر آن چنگ اندازد و كتاب خداوند را بازیچه سازد.[8].

ر. ك: ص 265 (به پا داشتن عدالت.









    1. نهج البلاغة: خطبه 3، علل الشرائع: 12/151، معانی الأخبار: 1/362، الإرشاد: 289/1.
    2. نهج البلاغة: خطبه 131، تحف العقول: 239، المعیار والموازنة: 277.
    3. شرح نهج البلاغة: 414/299/20، الدرجات الرفیعة: 38.
    4. نهج البلاغة: خطبه 136، الإرشاد: 243/1.
    5. تاریخ الطبری: 491/4، فتح الباری: 57/13.
    6. الجمل: 259.
    7. این تعبیر، تمثیل است، زیرا بز، گلّه را این طرف و آن طرف می كشاند.
    8. أنساب الأشراف: 353/2.